هردوتایش میگذرد.
حقیقت من...برچسب : نویسنده : sarv-e-naz بازدید : 69
و من چه بگویم؟
لابد خوبی.
حقیقت من...برچسب : نویسنده : sarv-e-naz بازدید : 67
«نفسم رفت بیا، نفسم رفت بیا نذار بمیرم...»
چرا تمام نمیشوی؟ چرا دردت آرامم نمیگذارد؟ اگر تمام نمیشوی، چرا بازنمیگردی؟ آااااخ... آاااخ...
حقیقت من...برچسب : نویسنده : sarv-e-naz بازدید : 67
برچسب : نویسنده : sarv-e-naz بازدید : 75
برچسب : نویسنده : sarv-e-naz بازدید : 68
تمام بایتهای ذهنم را اشغال میکنی.
بس است دیگر!
تو در «خیال» منی! تو واقعی نیستی. تو واقعی نیستی.
تو من را نمیبینی. به یاد من نمیافتی. و برایت اصلاً مهم نیستم. آن تویی که دوستم دارد واقعی نیست.
حقیقت من...برچسب : نویسنده : sarv-e-naz بازدید : 70
برچسب : نویسنده : sarv-e-naz بازدید : 66
یک ساعت بعد، در مترو نشسته بودم و با خودم فکر میکردم چرا این قطار چپ نمیکند؟ چرا من در اتوبوس واژگونشدۀ دانشجویان دانشگاه آزاد نبودم؟
هیچ اتفاق بدی هم در این بین برایم نیفتاده بود.
چنین حال دوگانهای دارم من!
حقیقت من...برچسب : نویسنده : sarv-e-naz بازدید : 63
تو برایم تمام نشدهای.
تمام نمیشوی.
قیمهها ریخته توی ماستها!
حقیقت من...برچسب : نویسنده : sarv-e-naz بازدید : 66
نمیدانم واقعاً دوستم دارند و بودنم برایشان ارزشمند است یا فقط چون هستم و با آنها خوبم، اینطور میگویند. نمیدانم اگر نباشم دلشان برایم تنگ میشود یا نه. به هر حال زیاد ابراز علاقه میکنند.
و من به فکر رفتنم... رفتن از اینجا. اینجا جای ماندنم نیست.
حقیقت من...برچسب : نویسنده : sarv-e-naz بازدید : 70